نمایشگاه جیتکس روز گذشته تمام شد. خود اماراتی‌ها می‌گویند بزرگ‌ترین نمایشگاه فناوری دنیاست. طول و عرض نمایشگاه‌ و زرق‌وبرقی که در همه سوراخ‌سمبه‌های آن هم تعبیه کرده‌اند تقریباً همین را می‌گوید؛ جایی برای فک انداختن و دعوی بزرگ‌ترین و بهترین بودن در حوزه‌ای که مدعیان زیادی دارد.
یک دسته‌بندی بی‌رحمانه از همه ایرانی‌های حاضر در جیتکس
به گزارش پايگاه خبری عصر هشت، رضا جمیلی، خبرنگار در ادامه این مطلب نوشت: دوبی عملاً با جیتکس ۲۰۲۳ و محتوایی که در استیج‌های مختلف آن ارائه کرد، تلاش داشت بگوید امارات دیگر یک ویترین صرف نیست؛ بلکه امارات و به‌خصوص شهر دوبی جایی است که از این به بعد برخی از مهم‌ترین معادلات فناوری دنیا قرار است تبیین، سیاست‌گذاری و البته اجرا شود.

معرفی جیتکس اروپا که قرار است در ماه می سال ۲۰۲۵ در برلین برگزار شود هم بخشی از همین استراتژی است. حالا اینکه چقدر این ادعا لاف و گزافه است نیازمند گذر زمان است، اما چیزی که روی کاغذ و از سابقه کار جیتکس دیده می‌شود، احتمالاً خیلی ادعای بی‌راهی نباشد. اما کلا این ماجرای زرق‌وبرق و ادعاهای اماراتی‌ها، حداقل برای من یکی زیاد اهمیتی ندارد. می‌گویم چرا.

برای منٰ در جیتکس نه ماشین‌های الکتریکی و نه ربات‌های رنگارنگ و نه غرفه اتصالات و مایکروسافت و سیسکو اهمیتی داشت و نه ادعاهایی که دوبی برای فناوری دنیا دارد. من در هفت روز گذشته در پی این بودم که ببینم و بدانم جماعت ایرانی سرگردان در جیتکس به دنبال چیست.

کنکاشی که من را به یک دسته‌بندی خاص رساند. اینکه ایرانی‌های حاضر در جیتکس شامل چه کسانی می‌شود. لیستی که ممکن است برخی‌ها را عصبانی کند، اما گفتنش شرط انصاف است و از اصول مشاهده‌گری روزنامه‌نگارانه!

دولتی‌هایی که به هیچ طریقی از رو نمی‌روند

بخش قابل توجهی از بازدیدکنندگان و مشتاقان ایرانی جیتکس، مدیران و کارشناسان دولتی هستند. کسانی که جیتکس برای آنها یک سفر خارجی دیگر از همه سفرهایی است که می‌توانند با بودجه دولت در سال بروند. من اصولاً با سفر خارجی رفتن دولتی‌ها مشکلی ندارم.

اعتقاد دارم در محیط بسته اداری ایران که با جهان و معادلات آن ارتباط چندانی ندارد هرچقدر این دولتی‌ها بروند و نمایشگا‌ه‌های خارجی را ببینند برای کشور خیر و صلاح بیشتری در پی خواهد داشت. (حتی خیابان‌ها و فروشگاه‌ها و مردم را هم ببینند خوب است!) اما گرفتاری ما این است که دولتی‌هایی که به جیتکس می‌آیند هر جا تریبونی ببینند همان حرف‌های مبهم و کلی‌بافی‌هایی را سر هم می‌کنند که در جلسات اداری خودشان می‌گویند.

از پیشرفت‌های فناوری در ایران و نسل پرانرژی استارتاپی می‌گویند و از اینکه اماراتی‌ها نیروی انسانی ندارند و همه‌چیز اینجا شوآف است و فلان و بهمان… اینجاست که آدم احساس می‌کند با مدیرانی طرف است که دوبی آمدن و مراکز خریدش حال‌شان را حسابی خوب می‌کند، اما وقتی صحبت از تحلیل فضای فناوری و اتفاقاتی می‌شود که در اکوسیستم کسب‌وکاری و رگولاتوری آن می‌افتد فوراً برمی‌گردند به تنظیمات کارخانه و همان حرف‌های پرت همیشگی را تکرار می‌کنند.

یا ما خیلی اشتباهی هستیم و نمی‌فهمیم عزیزان چه می‌گویند یا آنها درک درستی از وظایف و مسئولیت‌هایشان ندارند. ان‌شاء‌الله که ایراد از ماست.

رسانه‌ها و بازدیدکنندگان عادی: آلیس‌ها در سرزمین عجایب

برای بسیاری جیتکس جایی است برای رفع عطش شخصی‌شان به فناوری و گجت‌ها و ابزارک‌های آن. از همین رو وقتی پا به آن می‌گذارند با دهانی باز صرفاً به ستایش چیزهایی که می‌بینند می‌پردازند. از آخرین کارت‌های گرافیکی و کنسول‌های بازی گرفته تا آواتارهایی که روی نمایشگرهای سه‌بعدی قرار است به ما بگویند متاورس چقدر رنگی و گوگولی است برای آنها تنها چیزی است که مهم است.

این دسته خطر کمتری برای اکوسیستم داخل کشور دارند و به اندازه دولتی‌ها سمی نیستند، اما سود چندانی هم به کسب‌وکارهای داخلی نمی‌رسانند. بیشتر به درد شرکت‌ها و آژانس‌های گردشگری می‌خورند که ویزیتوری کنند و تور و مشتری برایشان فراهم کنند تا اینکه بخواهند دردی از فضای فناوری دوا کنند یا نکته و حرف به‌دردبخوری برای مسائل داخلی داشته باشند.

به اینها می‌توانید بخش زیادی از ایرانی‌های مقیم دوبی را هم اضافه کنید. همان‌ها که اکثراً در بخش‌های غیرمولد اقتصاد دوبی فعالیت می‌کنند و می‌خواهند از اهرم جیتکس هم که شده استفاده کنند و چیز بیشتری (از ملک و اقامت گرفته تا هر چیز دیگری که فکرش را بکنید) به ایرانی‌های داخل کشور بفروشند.

اینها همان کسانی هستند که حتی قربان‌صدقه ترافیک اعصاب‌خردکن جیتکس هم می‌روند و آن را نشانه پیشرفت‌های مشعشعانه آن می‌دانند. آنها را نباید زیاد جدی بگیرید؛ چراکه صرفاً دنبال ایرانی‌های خسته از شرایط داخل‌اند که به تعداد مشتری‌هایشان بیفزایند.

پرسشگران محتاط: آنها که می‌خواهند کاری بکنند

اما یک دسته که به نظرم این روزها تعدادشان هم به‌شدت در حال زیاد شدن است کسانی هستند که با خود فکر می‌کنند یا از دیگران می‌پرسند که ما در فضای فناوری امارات چه می‌توانیم بکنیم. آنها همان‌ها هستند که به قدر وسع‌شان در اکوسیستم فناوری ایران داستان موفقیت نسبی‌ای داشته‌اند و حالا به هر دلیلی ازجمله شرایط داخلی یا دیدن فرصت‌های بزرگ‌تر می‌خواهند سهمی از یک کیک خیلی بزرگ‌تر داشته باشند.

چیزی که من دیدم این بود که در جیتکس ۲۰۲۳ این پرسشگران مردد و نگران مدام از یکدیگر می‌پرسیدند ما از این بازار روبه‌رشد چه چیزی می‌توانیم دشت کنیم. کسی هم پاسخ درستی برای این سؤال جدی و بجا نداشت و ندارد. از طرفی واقعیت ماجرا هم این است که باید این حرف که ما در حوزه فناوری منبع تلنت و استعداد و ته دانش و مهارتیم را هم کمی غلاف کنیم و واقعی‌تر با داشته‌هایمان در بازار بین‌الملل روبه‌رو شویم.

من فکر می‌کنم این دسته سوم که ریشه‌ خودش و کسب‌وکارش تا حد زیادی هنوز در داخل کشور است و کسب‌وکار و زندگی دارد آنجا، می‌تواند کاری بکند، اما به شرط و شروط زیاد! اول اینکه بدون همبستگی و خارج شدن از گارد بسته فعلی ایرانی‌های فعال در بازار امارات هیچ کاری نمی‌تواند پیش ببرد. یعنی تا یک اجتماع و کامیونیتی قدرتمند و همدل از آنها ساخته نشود هیچ کاری نمی‌توان کرد.

همان چیزی که هندی‌ها و ترکیه‌ای‌ها تجربه موفق آن را دارند و در اکوسیستم نوآوری داخل کشور هم تا حدودی یک تجربه موفق از آن داشته‌ایم. واقعیت این است که فعالان کسب‌وکاری ایرانی در دوبی بسیار واگرا و جزیره‌ای و گاه در تقابل با یکدیگر حرکت می‌کنند.

از این روست که اعتقاد دارم همین دسته سوم که در حال بزرگ‌تر شدن است اگر بخواهد کاری بکند و از این حجم سرمایه‌گذاری‌ها و فناوری‌هایی که در امارات در حال توسعه هستند، چیزی نصیبش شود چاره‌ای ندارد جز اینکه در اولین گام یک کامیونیتی قدرتمند و مبتنی بر دانش و انتقال تجربه بسازد.

کاری که گفتنش آسان است و تحققش هزار خون دل خوردن دارد! این چیزی است که می‌تواند وزن و آينده این دسته سوم را در برابر دو دسته دیگر بیشتر و قدرتمندتر کند، وگرنه کماکان بازی فناوری و کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری در دوبی در دست همان دو دسته اول خواهد بود که دست‌کمی از رؤیافروش‌ها و بزن‌درروهای اکوسیستم داخل کشور ندارند!
 
https://asr8.ir/vdcf.1djiw6dmcgiaw.html
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین