ایده، خلاقیت و نوآوری را باهم اشتباه نگیرید!
سه کلمه نوآوری، خلاقیت و ایده پردازی گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند! بهترین کار این است که هر کدام تعریف شود.
ایده (Idea)
ایدهها را هرگونه جمعبندی و نتیجهگیری یا تعمیم که بر پایه علم، آگاهی عمومی، مبانی فلسفی و پیش فرضهای عرفی باشد، تعبیر میکنند. ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده سادهترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر میکند، هر چند میتوان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد.
علاوه بر این، در تعاریف ایدهها را به گونهای دسته بندی و تعبیر میکنند که این ویژگیها را در بر داشته باشند:
– خلاق باشند.
– نوآورانه باشند.
– مبتنی بر حل مسئله باشند.
ایدهپردازی باید خواه ناخواه همراه با نوعی مهارتها و توانمندیهایی باشد که از جمله آنها توانایی و مهارت بارش مغزی است.
در عصر اطلاعات، رسیدن به ثروت خیلی زیاد، تنها نیازمند اطلاعات و ایده است. به همین دلیل، برای افرادی که سالها به لحاظ مالی گمنام بودهاند، این امکان وجود دارد که یکسال بعد ثروتمندترین فرد جهان شوند. مهم نیست که فرد به کدام دانشگاه رفته باشد، چه جنسیتی دارد، چه نژادی دارد یا پیرو کدام مذهب است. وی فقط یک «ایده» لازم دارد. هر فردی میتواند ایدهای خلاقانه و مختص به خود داشته باشد.
معمولاً مفهوم فرصت و ایده، یکی تلقی میشوند. اما در واقع این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند. ایده، ارائه یک راه حل جدید برای انجام دادن کارها است. هر فردی ایدههای فراوانی دارد، فرد ممکن است در روز، صدها ایده به ذهنش برسد. هر زمان که فرد تصمیمی برای انجام کاری میگیرد، بر اساس ایده یا گمانی میباشد که قبل از تصمیم به ذهن وی رسیده است. اما فرصت در دنیای کسب و کار، پیدا کردن نیازی جدید است که بتوان آن را به کسب و کار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.
برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطه آنها با هم، میتوان گفت که هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتماً یک ایده در دل دارد. فرصتها از جمع ایده و یک خلاء یا نیاز به وجود میآیند. بطور کلی فرصتها از دو راه خلق میشوند: یا ایدهای داریم و باید به دنبال خلاء و نیازی بگردیم که ایده ما، پاسخی به آن نیاز باشد یا خلاء و نیازی را میشناسیم و باید ایدهای برای رفع آن بیابیم. در دنیای پر رقابت امروز، گاهی فرصتهایی وجود دارند که باید از آنها بهره برداری نمود. شناسایی فرصت و ارزیابی آن یکی از مشکلترین کارها است. اکثر فرصتهای خوب و مناسب تجاری، خود به خود نمایان نمیشوند؛ بلکه فرد کارآفرین باید با هوشیاری و توجه به اطراف و موقعیتهای مختلف، فرصتهای بالقوهای که وجود دارند، را کشف کند.
در رابطه با اهمیت ایده، ووتن و الریخ مثال جالبی ارائه کردند. این محققان از سه طراح خواستند تا لوگوهای سه شرکت را طراحی نمایند. سپس این لوگوها را در منظر قضاوت تعدادی از افراد قرار دادند. نتایج بدست آمده نشان داد که سه لوگوی مختلف که هر سه مربوط به یک شرکت بودند، از لحاظ میزان مقبولیت در بین مشتریان تفاوت معنیداری با هم داشتند. این مطالعه نشان دهنده اهمیت ایده در دنیای امروزی (با ویژگی های خاص سازمانها، بازارها، و مشتریان) میباشد.
خلاقیت
از خلاقیت نیز تعاریف متعددی ارائه شده است. به عنوان نمونه در تعریفی از خلاقیت آمده است: «خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان». از آنجا که محدود شدن به تعاریف میتواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد در ادامه به بحث تفصیلی پیرامون ماهیت خلاقیت و نوآوری پرداخته خواهد شد.
از دیدگاه روانشناسی، خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است. تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیدههای ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها، توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل، ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیدهها.
از دیدگاه سازمانی خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان؛ مثلاً افزایش بهرهوری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینهها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره.
خلاقیت به طور عام به معنای توانایی ترکیب اندیشهها به شیوهای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباطی غیرمعمول بین اندیشهها است. یک سازمان مشوق نوآوری، سازمانی است که دیدگاههای ناشناخته به مسائل یا راهحلهای منحصر برای حل مسائل را ارتقا میدهند. نوآوری فرایند کسب اندیشهای خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است.
نوآوری
نوآوری یک سازه چند وجهی است که دربرگیرنده ایجاد، توسعه و بکارگیری یک ایده یا رفتار است که برای سازمان تازگی دارد. در طی پروسه نوآوری، ایدهها به یک محصول یا خدمت جدید، فناوری جدید، نگرش مدیریتی جدید یا ساختارهای سازمانی جدید تبدیل میشوند. نوآوری را میتوان پذیرش ایدهها، رفتارها، سیستمها، سیاستها، برنامهها، فرایندها و محصولاتی دانست که برای سازمان جدید هستند. به علاوه، میتوان آن را ایجاد خلاقانه یک ایده جدید و عملی کردن آن در قالب یک محصول ارزشمند تعریف نمود. در تعریفی جامعتر که مشتمل بر نظریات پژوهشگران مختلف است، مفهوم نوآوری را میتوان دربرگیرنده مفاهیمی همچون فرایند بهبود فناوری های موجود، تبدیل فرصتهای پیش رو به اقدامات عملی و هر نوع فناوری و فرایند جدید در نظر گرفت.
منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است. به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همان ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.
مشاهده این ویدیو میتواند برای شما مفید باشد
خلاقیت و نوآوری چیست؟
تفاوت خلاقیت و نوآوری
اگرچه واژه خلاقیت با نوآوری به طور مترادف استفاده میشود اما غالب محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جدا مدنظر قرار گیرند، چرا که دارای معانی و تعاریف جداگانهای هستند. خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی که نوآوری دلالت بر آوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد. همچنین اندیشمندان ماهیت خلاقیت یا اختراع را از نوآوری به وسیله معادله زیر تفکیک کردند:
در معادله نوآوری فوق، کلمه مفهوم اشاره بر ایدهای است که با توجه به چارچوب مرجعی آن فرد، دپارتمان، سازمان و یا یک دانش انباشته شده جدید است. کلمه اختراع اشاره به هر ایدهای جدید است که به حقیقت رسیده باشد، کلمه انتفاع بر به دست آوردن حداکثر استفاده از یک اختراع دلالت دارد.
در مورد نوآوری و تغییر نیز، تفاوتهایی وجود دارد. برای مثال تغییر میتواند به بهبود رضایت شغلی یک فرد اطلاق شود، در حالی که نوآوری نتیجه و تاثیری بیش از یک فرد را در بر میگیرد و تاثیر آن، ورای دپارتمان ایجاد کننده آن است. در تحقیق دیگری در مورد تغییر تکنیک مشخص شد که تغییر ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآوری ایجاد ایدههایی است که برای سازمان جدید است. از این رو، تمام نوآوریها می توانند منعکس کننده یک تغییر باشند، در حالی که تمام تغییرها، نوآوری نیستند. تغییر نتیجهای از فرآیند خلاقیت و نوآوری است. نظرات بسیاری در مورد ماهیت و تفاوتهای اساسی این واژه ها ابراز شده، نویسندگانی نیز معتقدند که خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایدهها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایدههاست. خلاقیت عبارت است از به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. نوآوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است.
نوآوری عبارت است از عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو ناشی از خلاقیت، به عبارت دیگر، در خلاقیت اطلاعات به دست میآید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورتهای گوناگون عرضه مـــــیشود. تغییر ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد، اما نوآوری اتخاذ ایدههایی است که برای سازمان جدید است. بنابراین، تمام نوآوریها منعکس کننده یک تغییرند اما تمام تغییرها، نوآوری نیستند.
تغییر سازمانی به عنوان اتخاذ یک فکـر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص می شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ یک ایده یا رفتار است که برای نوع وضعیت، سازمان، بازار و محیط کلی سازمان جدید است. اولین سازمانی که این ایــده را معرفی میکند به عنوان نوآور در نظر گرفته میشود و سازمانی که کپی میکند یک تغییر را اتخاذ کرده است. براساس این تعریف، خلاقیت لازمه نوآوری است. تحقق نوجویی وابسته به خلاقیت است. اگرچه در عمل نمیتوان این دو را از هم متمایز ساخت ولی میتوان تصور کرد که خلاقیت، بستر رشد و پیدایی نوآوریهاست. خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشـهای نو به صورت محصولی یا خدمتی جدید درآید زمانی طولانی میگذرد و تلاشها و کوششهای بسیار به عمل میآید. گاهی ایده و اندیشهای نو از ذهن فرد می تراود و در سالهای بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی میگردد.
خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشههای نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است. به طور خلاصه با درنظر گرفتن نظریات فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود داشته و یا به عبارتی به معنای دلالت بر «پیداکردن» چیزهای جدید است هرچند که ممکن است به مرحله استفاده در نیاید. نوآوری به عنوان هر ایده جدیدی است که در برگیرنده توسعه یک محصول، خدمات یا فرآیند میگردد که ممکن است نسبت به یک سازمان، یک صنعت، یا ملت و یا جهان جدید باشد. این نوآوریها به تغییر و انطباق بهتر سازمان با ایــدههای جدید منجر میشود.
سخن آخر
بنابراین باید نوآوری، خلاقیت و ایدهپردازی به عنوان فرهنگ در ذهن و رفتار ما شکل بگیرد تا بتوانیم “متفاوت باشیم”. کار بدون این سه ضلع تنها تکرار مکررات است.
منبع: ۱۰۰startups
ثبت دیدگاه